اگر آغاز تمدنهای بزرگ در جهان را در اواخر دوران نوسنگی یعنی از حدود ده هزار سال پیش در نظر بگیریم، بزرگترین تمدنها باید از حدود هشت هزار سال قبل (حدود پنج هزار سال قبل از میلاد) به مرور ایجاد شده باشند.
پاره پاره بودن جهان اسلام یكی از مهمترین معضلات روشنفكران اسلامی و بلكه معضله اصلی تمام مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جهان اسلام نیز بوده است. در این میان بهخصوص بحث تنوع زبانی نیز قابل طرح است.
این نوشته بنا دارد سفری در زمان و در گذشتههای دور ایران زمین كند تا ببیند زنان در آن روز در جامعه و عقاید مردم چه جایگاهی داشتند. قدر مسلم در اساطیر باستانی زنان جایگاه محوری و والا داشتند.
نیچه در قطعه معروف «دیوانه» از كتاب سوم حكمت شادان داستان دیوانهای را مطرح میكند كه با چراغی در روز روشن به دنبال خدا بود و مدام فریاد میزد: خدا را میجویم! و جمعیت مردم به او میخندیدند، زیرا معنای حرف دیوانه را نمیفهمیدند. اما دیوانه اعلامیه خود را بیان كرد تا توضیح دهد كه انسانها خدا را از زندگی خویش حذف كردهاند و اینك شب تاریك فرا رسیده است؛ خدا نماد هر چیز و هر امر فرای حس و طبیعت هست كه اساس عالم و هستی است.
به تعبیر هانری كربن نگاه باطنی شیعه تركیب معرفت و محبت است. امتداد نبوت است و بر محور ولایت است. باطن به معنی ضرورت توجه به آشكارگی رازهای درون امر ظاهری است.
اسلام در حدود سال 570 میلادی در شبهجزیره عربستان ظهور كرد و طی گسترش آن به سرزمینهای دیگر در عهد خلفای راشدین یعنی از حدود سال 633 میلادی (12 هجری) تا 711 میلادی (60 هجری) سرزمینهای زیادی از جمله شام و ماوراءالنهر و ایران و لیبی و مصر و مراكش و شمال آفریقا و اسپانیا (اندلس) به دست مسلمانان افتاد.
جریان محنه یعنی پشت هر افراطیگری، سیاستی نهفته است و از یك بعد، محنه كه بین سالهای 218 تا 234 ه.ق رخ داد، هزینهای برای بقای سیاسی خلفای عباسی از مأمون تا معتصم بود.
شاید یكی از مهمترین و تاثیرگذارترین كارهای شیخ طوسی را بتوان تاسیس حوزه نجف دانست. جایی كه اعتدال میان عقل و نقل كه پیشترها برای تلطیف فضای سیاسی جامعه یا حفظ حداقل جایگاه شیعه در جهان اسلام از سوی كسانی چون شیخ مفید و شریف مرتضی صورت میگرفت، در نزد شاگرد خلف ایشان شیخ طوسی به اوج خود رسید.
از آن زمان كه مالك بن انس (179-93 ه.ق) هرگونه سخن از اسما و صفات خداوند و علم و قدرت او را نوعی بدعت نامید و از «یتكلِّمون فِی..» [سخن گفتن درباره ..] برحذر داشت، نزدیك به دو قرن میگذشت كه در صدر اسلام و در زمان پیامبر (ص)، ایشان یارانی را دید كه «یتكلِّمون فِی القدر»؛ یعنی درباره قدر صحبت میكنند.
باید دانست كه در آن دوران، در تاریكخانه قرن چهارم در جهان اسلام و گیجی پس از عصر غیبت كبری و حرمان ناشی از نبود امام معصوم، در شرایطی كه ورود علوم غربیه و غریبه (بیگانه) به میان مسلمانان، تغییراتی شگرف ایجاد كرده و فضاهایی جدید تحمیل كرده بود و دیگر دینداری بدون پرسش و ایمانِ بلاشك، دستكم در میان اهل علم و تفكر معنایی نداشت
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید